خطرات پنهان کتابهای کودک با موضوعات روانشناسی: نکاتی که والدین باید بدانند.
اگرچه کتابهای روانشناسیمحور برای کودکان میتوانند بسیار مفید باشند، اما در برخی موارد، اگر به درستی انتخاب یا استفاده نشوند، ممکن است خطرات یا چالشهایی به همراه داشته باشند. این خطرات بیشتر به محتوای کتاب، نحوه انتقال پیام و شیوه استفاده والدین و مربیان از آنها برمیگردد. در ادامه به این خطرات پرداخته میشود:
پیامهای نادرست یا سادهسازی بیش از حد
پیامهای سطحی: برخی کتابها ممکن است موضوعات پیچیده روانشناسی را بیش از حد ساده کنند، به گونهای که کودک پیام اشتباهی دریافت کند.
تأکید بیش از حد بر یک مهارت: ممکن است برخی کتابها تنها بر یک مهارت (مثلاً کنترل خشم) تمرکز کنند و سایر جنبههای عاطفی را نادیده بگیرند. این میتواند منجر به ایجاد توقعات نامتناسب در کودک شود.
ایجاد اضطراب یا فشار غیرضروری
پرداختن به موضوعات سنگین اگر کتاب به موضوعاتی مانند طلاق، مرگ، یا اضطراب اجتماعی بپردازد و به شیوهای نامناسب یا زودهنگام ارائه شود، ممکن است برای کودک اضطرابآور باشد.
تمرکز بیش از حد بر اصلاح رفتار: اگر کودک حس کند دائماً باید “بهتر شود” یا “رفتارهای اشتباه خود را تغییر دهد”، ممکن است دچار احساس بیکفایتی شود.
وابستگی والدین به کتاب بهعنوان ابزار تربیتی
جایگزین تعامل واقعی: اگر والدین به جای صحبت کردن مستقیم با کودک یا ارائه الگوهای عملی، تنها به خواندن کتابهای روانشناسی متکی شوند، ارتباط عاطفی میان آنها کاهش مییابد.
انتظار حل مشکلات از طریق کتاب: کتابها ابزاری مکمل هستند و نمیتوانند به تنهایی مسائل عمیق روانی یا رفتاری کودک را حل کنند.
عدم تناسب با سن یا مرحله رشد کودک
موضوعات نامتناسب با سن: برخی کتابها ممکن است مفاهیمی را مطرح کنند که کودک هنوز آمادگی درک آنها را ندارد. این میتواند باعث گیجی یا برداشت اشتباه شود.
زبان پیچیده: استفاده از زبان یا مفاهیم دشوار میتواند باعث بیعلاقگی یا حتی احساس ناتوانی در کودک شود.
پیامهای غیرعلمی یا کلیشهای
تأکید بر کلیشهها: برخی کتابها ممکن است بهصورت ناخواسته کلیشههایی را تقویت کنند. برای مثال، نشان دادن پسران بهعنوان قوی و دختران بهعنوان حساس میتواند دیدگاه محدودی به کودک القا کند.
اطلاعات غیرعلمی: اگر کتاب توسط نویسندگان غیرمتخصص نوشته شده باشد، ممکن است حاوی توصیههایی باشد که از نظر متخصصان معتبر نیستند.
تحریک افکار یا احساسات ناخوشایند
برخی کتابها ممکن است به جای کمک به کودک، او را بیش از حد درگیر مشکلات یا احساسات منفی کنند. مثلاً اگر کتابی درباره اضطراب باشد و بهجای ارائه راهحل، بر مشکل تأکید کند، ممکن است احساس ترس یا نگرانی کودک را تقویت کند.
استفاده نادرست از سوی والدین یا مربیان
فشار برای تغییر رفتار: والدینی که از این کتابها به عنوان ابزاری برای انتقاد از رفتار کودک استفاده میکنند، ممکن است اعتمادبهنفس او را کاهش دهند.
نشان دادن مشکلات بهعنوان “عیب کودک”: برخی والدین ممکن است کتابهای روانشناسیمحور را برای کودک تهیه کنند تا به او موضوع خاصی را بفهمانند، مثلا کودک خجالتی است و کتاب گاستون خجالتی را برای او میخرند که این امر میتواند منجر به احساس شرم یا احساسات ناخوشایند برای کودک شود.
تعمیم بیش از حد یا راهحلهای نادرست
کتابهایی که راهحلهای کلی ارائه میدهند، ممکن است در موقعیتهای خاص کودک کارایی نداشته باشند. این میتواند منجر به سردرگمی یا احساس ناامیدی شود.
چگونه از خطرات جلوگیری کنیم؟
1.انتخاب دقیق کتابها: کتابها باید توسط نویسندگان متخصص و معتبر نوشته شده باشند و محتوای آنها با سن و نیاز کودک متناسب باشد.
- مطالعه و بررسی قبل از ارائه: والدین و مربیان باید ابتدا کتاب را بخوانند و پیامهای آن را ارزیابی کنند.
- گفتوگو درباره محتوای کتاب:والدین باید پس از خواندن کتاب، با کودک درباره آن صحبت کنند و مطمئن شوند که پیام کتاب به درستی درک شده است.
- ترکیب با روشهای عملی: کتابها باید در کنار تعاملات واقعی و روشهای عملی تربیتی استفاده شوند، نه به عنوان جایگزین.
- مشورت با متخصص:اگر کودک با مشکلی جدی مواجه است، بهتر است والدین از یک روانشناس کودک کمک بگیرند، به جای اتکا صرف به کتاب.
در نهایت، کتابهای روانشناسیمحور برای کودکان زمانی میتوانند مفید باشند که با دقت انتخاب شده و به شیوهای مناسب به کودک ارائه شوند. والدین نقش مهمی در هدایت تجربه یادگیری کودک از این کتابها دارند. ما در راستا به والدین کمک میکنیم تا بهترین انتخاب کتاب را برای فرزندانشان داشته باشند و با خیالی راحت کتابهایی بی خطر را برای کودکانشان تهیه کنند.
دیدگاهتان را بنویسید