در مورد مکس لوکیدو دو برداشت عمده و متضاد وجود دارد:
عدهای معقتدند لوکیدو در مجموعه آدمکهای چوبیاش با هنرمندی توانسته، مفاهیم بنیادی و عمیق اجتماعی را به زبان داستان بیان کند. پذیرش بدون شرط ایلای، مهربانی و خیرخواهی او و بیحاصل بودن رقابتها، برچسبها و ستیزه جویی های اجتماعی در این آثار به خوبی بیان شده است.
نتیجه این داستان ها تامل در باب رفتارهای اجتماعی ماست در عین حال که نگرش توحیدی کودکان رشد میکند و درمییابند که هر جمع و مجموعهای سازنده و خالقی دارد.
برداشت دوم با نیت لوکیدو به عنوان یک کشیش و مبلغ مذهبی، مشکلی ندارد بلکه مبانی معرفتی و اندیشهای او را برای انتقال درست این مفاهیم ناکارآمد میداند. ایلای ترکیبی از ظواهر خدایان المپی را دارد که مضامین انجیلی را ترویج میکند. ایلای ترکیبی از تمام مشهورات غلط در طول تاریخ اندیشه بشری در باب خداشناسی است. او هم شباهت به خدایان المپی دارد و به شکل انسان مجسم شده است، هم انسان را به یاد تثلیث میاندازد و هم اینکه نسبتش با مخلوقات همان نسبت خدای ساعتساز لاهوتی است. تحلیلگرانی که از این منظر کتاب را بررسی میکنند، نه تنها کتاب را مفید نمیدانند بلکه معتقدند این نحوه روایت و تصویرسازی، تصور کودکان را در باب خدا به انحراف میکشاند.
به نظر میرسد، برای داوری و ارزیابی نهایی لوکیدو بایستی به جهان ذهنی کودک مراجعه کرد و تلاش نمود تا معانی موجود در کتاب را از زاویه دید او تفسیر کرد. پرسش اصلی این است کودک در مواجهه با ایلای کدام یک از تفاسیر فوق را فهم میکند، میزان درک او از تفسیر دوم چقدر است و اینکه اساسا در این مرحله از کودکی تصور کودک از خداوند چگونه است؟ آیا کودکان خداوند را مستقل از عینیاتی که در جهان دیدهاند درک میکنند؟ و سوالات عمیق دیگری که باید ملاک ارزیابی قرار گیرد. و نیازمند پژوهشهای سترگ و گسترده ای است.
در اینجا مقایسه لوکیدو با وادل بسیار جالب توجه است. لوکیدو تلاش دارد با استعاره نجار و آدمکهای چوبی در ساحت خودآگاه کودک رابطه بین خالق و مخلوق را توصیف کند اما وادل در قصه های خرس کوچولو هیچ اشارهای به رابطه خدا و مخلوق ندارد و صرفا تلاش دارد با تصویر کردنِ خرس بزرگ به عنوان یک تکیه گاه همیشگی و قابل اعتماد، در ساحت ناخودآگاه و با پرده پوشی حضور چنین واقعیتی را به کودک منتقل کند.
وادل رندانه و بدون گذاشتن ردپا از حلقه آتشین پرسشها و نقدهای متالهین و فلاسفه میگذرد ولی لوکیدو باید در دادگاه نقادی معرفتشناسانه، باورهای انجیلیاش را مستدل کند و از خود دفاع نماید.
دیدگاهتان را بنویسید