نظریه یادگیری تجربی
2 دی 1402 1402-10-25 21:13نظریه یادگیری تجربی
نظریه یادگیری تجربی دیدگاهی پویا از یادگیری مبتنی بر چرخه یادگیری است این نظریه با رفع دوگانه عمل، بازتاب و تجربه، انتزاع هدایت می شود.
یادگیری
یادگیری به عنوان «فرآیندی است که در آن دانش از طریق دگرگونی تجربه ایجاد میشود؛ دانش از ترکیب درک کردن و تغییردادن تجربه حاصل می شود.» (کلب، 1984، ص 41). درک تجربه به فرآیند دریافت اطلاعات اشاره دارد و تجربه نحوه تفسیر و عمل افراد بر روی آن اطلاعات است. مدل یادگیری تجربی دو حالت مرتبط با درک تجربه (تجربه واقعی و مفهوم سازی انتزاعی ) و دو حالت مرتبط با تغییر تجربه (مشاهده بازتابی و آزمایش فعال) را به تصویر میکشد.
چرخه یادگیری
یادگیری از حل تنش خلاق در میان این چهار حالت ناشی می شود. این فرآیند بهعنوان یک چرخه یا مارپیچ یادگیری ایدهآل به تصویر کشیده میشود که در آن یادگیرنده در یک فرایند چرخشی همه سطوح پایه را لمس میکند : تجربه (CE)، انعکاس (RO)، فکر کردن (AC) و عمل (AE).
در این چرخه نشان داده شده که موقعیت یادگیری و آنچه یاد گرفته می شود، تجربیات فوری یا عینی، مبنای مشاهدات و تأملات فرد هستند. این تأملات در مفاهیم انتزاعی جذب و تقطیر می شوند که می توان از آنها مفاهیم جدیدی برای عمل استخراج کرد. این مفاهیم را می توان به طور فعال آزمایش کرد و به عنوان راهنما در ایجاد تجربیات جدید استفاده کرد (شکل۱).
چهار سبک یادگیری
سبک یادگیری روشهای منحصر به فردی را توصیف میکند که افراد در چرخه یادگیری بر اساس ترجیحشان از بین چهار حالت یادگیری مختلف تجربه گری واقعی، مشاهدهگری تاملی، مفهمومسازی انتزاعی و آزمایشگری فعال طی می کنند. به دلیل ساختار ژنتیکی، تجربیات خاص زندگی و نیازهای محیط کنونی، یک روش ترجیحی برای انتخاب از بین این چهار حالت یادگیری ایجاد شده است. تضاد بین عینی یا انتزاعی بودن و بین فعال بودن یا انعکاسی بودن با روش های الگوگرفتهشده و مشخص حل می شود.
پرسشنامه سبک یادگیری
بسیاری از تحقیقات در مورد این نظریه با استفاده از پرسشنامه سبک یادگیری کلب (KLSI) برای ارزیابی سبکهای یادگیری فردی صورت گرفته است (Kolb & Kolb 2005). در این پرسشنامه، سبک یادگیری افراد با ترکیب منحصربه فرد اولویتهای آنها در ارتباط با چهار حالت یادگیری تعریف میشود که بر روی نمودار یک نمایه به شکل بادبادک از ترجیحات نسبی آنها در ارتباط با این چهار مرحله ایجاد میشود.
نظریه یادگیری تجربی
نظریه یادگیری تجربی بیان میکند که سبک یادگیری یک ویژگی روانشناختی ثابت نیست، بلکه یک حالت پویا ناشی از معاملات هم افزایی بین فرد و محیط است. این حالت پویا از ترجیح فرد از دوگانه تجربه/مفهوم سازی و عمل/بازتاب ناشی می شود. ثبات و استقامت این حالات در افراد نه صرفاً از ویژگیهای ژنتیکی ثابت یا ویژگیهای انسانها ناشی میشود، نه از خواستههای ثابت و پایدار شرایط محیطی؛ بلکه الگوهای پایدار و با دوام انسان از الگوهای منسجم مبادله بین فرد و محیط او ناشی میشوند. شیوه پردازش احتمالات هررویداد جدید در حال ظهور، گستره انتخابها و تصمیمهای ما را تعیین میکند. انتخابها و تصمیمهایی که میگیریم تا حدی تعیینکننده وقایعی است که در آن زندگی میکنیم و این رویدادها بر انتخابهای آینده ما تأثیر میگذارند. بنابراین، مردم از طریق انتخاب موقعیتهای واقعی که در آن زندگی میکنند، خودشان را میسازند. (Kolb, 1984, p. 63- 64).
رویکردهای متفاوت برای یادگیری
تحقیقات قبلی با نسخههای قبلی این پرسشنامه چهار گروه سبک یادگیری به شکل بادبادک های متفاوت را شناسایی کرده است که با رویکردهای متفاوتی برای یادگیری مرتبط هستند : واگرا، تحلیلی، همگرا و تطبیقی. تحقیقات جدید نشان داده اند که سبک های یادگیری متاثر از فرهنگ، تیپ شخصیتی، تخصص آموزشی، انتخاب شغل و نقش و وظایف شغلی فعلی است.(Kolb & Kolb, 2013; Kolb, 1984).
الگوهای رفتاری مرتبط با چهار سبک یادگیری
این الگوهای رفتاری مرتبط با چهار سبک یادگیری پایه توسط تعامل بین افراد و محیط آنها در پنج سطح مختلف شکل میگیرد: شخصیت، تخصص آموزشی، شغل حرفهای، نقش شغلی فعلی، و شایستگیهای انطباقی. در حالی که برخی سبک یادگیری را به عنوان یک متغیر شخصیت تفسیر کرده اند (گارنر 2000، فورنام، جکسون و میلر 1999)، نظریه یادگیری تجربی سبک یادگیری را به عنوان یک مفهوم روانشناختی اجتماعی تعریف می کند که فقط تا حدی توسط شخصیت تعیین می شود. شخصیت تقریباً در همه موقعیت ها تأثیر کوچک اما فراگیر دارد. اما در سطوح دیگر، سبک یادگیری تحت تأثیر تقاضاهای محیطی فزاینده ویژه تخصص آموزشی، شغل و مهارت های وظایف قرار می گیرد.
دسته بندی ها
برچسب ها